زناشویی

چرا در بعضی روابط، فرد احساس می‌کند نمی‌تواند خود واقعی‌اش باشد؟




چرا در بعضی روابط، فرد احساس می‌کند نمی‌تواند خود واقعی‌اش باشد؟

همه ما به دنبال روابطی هستیم که در آن احساس راحتی کنیم، پذیرفته شویم و بتوانیم خودمان باشیم. اما متاسفانه، گاهی اوقات در روابطی قرار می‌گیریم که احساس می‌کنیم باید ماسکی به چهره بزنیم و شخصیت واقعی خود را پنهان کنیم. این احساس می‌تواند بسیار فرساینده و آسیب‌زا باشد.

دلایل متعددی وجود دارد که چرا این اتفاق می‌افتد. در اینجا 18 نکته را بررسی می‌کنیم که می‌توانند در این احساس سهیم باشند:

  • ✔️

    ترس از قضاوت:

    می‌ترسیم که اگر خود واقعی‌مان را نشان دهیم، مورد قضاوت، انتقاد یا تمسخر قرار بگیریم.
  • ✔️

    نیاز به تایید:

    به شدت نیازمند تایید و پذیرش طرف مقابل هستیم و فکر می‌کنیم باید خواسته‌های او را برآورده کنیم تا مورد تایید قرار گیریم.
  • ✔️

    عدم اطمینان به خود:

    به اندازه کافی به خودمان و ارزش‌هایمان اعتماد نداریم و فکر می‌کنیم شخصیت واقعی ما به اندازه کافی خوب نیست.
  • ✔️

    تجربه‌های آسیب‌زای گذشته:

    تجربه‌های تلخ گذشته در روابط قبلی باعث شده‌اند که از نشان دادن خود واقعی‌مان بترسیم.
  • ✔️

    فرهنگ یا تربیت خانوادگی:

    در فرهنگی یا خانواده‌ای بزرگ شده‌ایم که ابراز احساسات و نظرات شخصی سرکوب می‌شده است.
  • ✔️

    الگوبرداری از روابط ناسالم:

    روابط ناسالم اطرافیانمان را الگو قرار داده‌ایم و فکر می‌کنیم این نوع روابط، طبیعی است.
  • ✔️

    عدم شناخت خود:

    به درستی خودمان را نمی‌شناسیم و نمی‌دانیم چه چیزی برایمان مهم است.
  • ✔️

    فشار برای مطابقت با انتظارات:

    احساس می‌کنیم باید مطابق با انتظارات طرف مقابل رفتار کنیم، حتی اگر با ارزش‌هایمان مغایرت داشته باشد.
  • ✔️

    عدم امنیت در رابطه:

    در رابطه احساس امنیت نمی‌کنیم و می‌ترسیم که اگر خودمان باشیم، رابطه به خطر بیفتد.
  • ✔️

    کنترل‌گری طرف مقابل:

    طرف مقابل رفتارهای کنترل‌گرانه دارد و ما را محدود می‌کند.
  • ✔️

    عدم احترام به مرزها:

    مرزهای شخصی ما توسط طرف مقابل نادیده گرفته می‌شوند.
  • ✔️

    مقایسه خود با دیگران:

    خودمان را دائما با دیگران مقایسه می‌کنیم و احساس ناکافی بودن می‌کنیم.
  • ✔️

    کمال‌گرایی:

    تلاش می‌کنیم بی‌نقص باشیم و از اشتباه کردن می‌ترسیم.
  • ✔️

    ترس از طرد شدن:

    می‌ترسیم که اگر خودمان باشیم، طرد شویم و رابطه به پایان برسد.
  • ✔️

    پنهان کردن نقاط ضعف:

    سعی می‌کنیم نقاط ضعف خود را پنهان کنیم و فقط جنبه‌های مثبت خود را نشان دهیم.
  • ✔️

    تغییر دادن خود برای خوشایند دیگران:

    به طور مداوم خودمان را تغییر می‌دهیم تا دیگران از ما خوششان بیاید.
  • ✔️

    نادیده گرفتن نیازهای خود:

    نیازهای خود را نادیده می‌گیریم و فقط به نیازهای طرف مقابل توجه می‌کنیم.
  • ✔️

    عدم برقراری ارتباط موثر:

    نمی‌توانیم به طور موثر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم و احساسات و نیازهای خود را بیان کنیم.

این عوامل می‌توانند به تدریج باعث شوند که احساس کنیم در یک رابطه، خود واقعی‌مان نیستیم. این احساس می‌تواند منجر به اضطراب، افسردگی، احساس پوچی و نارضایتی شود.

باید این نشانه‌ها را بشناسیم و برای تغییر وضعیت تلاش کنیم. اولین قدم، آگاهی از این موضوع است که در چه زمینه‌هایی احساس می‌کنیم نمی‌توانیم خودمان باشیم و سپس بررسی دلایل این احساس.

با شناخت دقیق‌تر خود و برقراری ارتباط موثرتر با طرف مقابل، می‌توانیم روابطی سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر ایجاد کنیم.


چرا در بعضی از روابط، احساس می‌کنیم نمی‌توانیم خود واقعی‌مان باشیم؟

مقدمه

آیا تا به حال در رابطه‌ای بوده‌اید که احساس کنید مجبورید نقابی به چهره بزنید؟ احساس کنید نمی‌توانید نظرات واقعی‌تان را بیان کنید یا علایق‌تان را آزادانه دنبال کنید؟ این احساس، تجربه‌ای ناخوشایند است که می‌تواند به سلامت روان و کیفیت رابطه آسیب بزند. در این پست، به بررسی دلایلی می‌پردازیم که چرا چنین احساسی در برخی روابط شکل می‌گیرد. درک این دلایل، اولین قدم برای رهایی از این وضعیت و داشتن روابط سالم‌تر و اصیل‌تر است. با شناخت موانع، می‌توانیم آگاهانه‌تر عمل کنیم و روابطی را بنا کنیم که در آن، خود واقعی‌مان را بپذیریم و ابراز کنیم. این مقاله 18 نکته کلیدی را بررسی می‌کند که ممکن است باعث شوند در یک رابطه نتوانید خود واقعی‌تان باشید. با ما همراه باشید. . . . . . . . . .

1. ترس از قضاوت شدن

یکی از اصلی‌ترین دلایل پنهان کردن خود واقعی، ترس از قضاوت شدن توسط طرف مقابل است. ممکن است نگران باشید که اگر نظرات، علایق یا حتی نقاط ضعف‌تان را به اشتراک بگذارید، مورد تمسخر، انتقاد یا طرد قرار گیرید. این ترس، اغلب ریشه در تجربیات گذشته دارد؛ شاید در روابط قبلی، به دلیل ابراز خود واقعی، آسیب دیده‌اید و حالا ناخودآگاه، از تکرار آن تجربه می‌ترسید. این ترس می‌تواند باعث شود که برای اجتناب از هرگونه انتقادی به طور مداوم در حال سانسور خود باشید. فرد به تدریج از بیان احساسات و عقاید واقعی خودداری می‌کند تا از واکنش منفی جلوگیری کند. ترس از قضاوت شدن به مرور زمان می‌تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس بی‌ارزشی شود. . . . . . .

2. نیاز به تأیید و پذیرش

همه ما به تأیید و پذیرش از سوی دیگران نیاز داریم، اما گاهی این نیاز، آنقدر قوی می‌شود که حاضر می‌شویم خود واقعی‌مان را فدا کنیم تا مورد تأیید قرار گیریم. در این حالت، سعی می‌کنیم مطابق با انتظارات طرف مقابل رفتار کنیم و خود را به گونه‌ای نشان دهیم که تصور می‌کنیم او دوست دارد. این رفتار، هرچند در ظاهر به جلب رضایت طرف مقابل کمک می‌کند، اما در باطن، احساس نارضایتی و بیگانگی با خود را به همراه دارد. نیاز مبرم به پذیرش باعث می‌شود فرد نقش بازی کند و ویژگی‌هایی را بروز دهد که در واقعیت ندارد. فرد دائماً در تلاش است تا مطابق با استانداردهای طرف مقابل باشد و از خود واقعی‌اش دور می‌شود. . . . . . .

3. عدم امنیت در رابطه

امنیت در رابطه، یکی از پایه‌های اصلی یک ارتباط سالم و صمیمی است. اگر در رابطه‌ای احساس امنیت نکنید، به سختی می‌توانید خود واقعی‌تان را نشان دهید. عدم امنیت می‌تواند ناشی از رفتارهای طرف مقابل باشد؛ رفتارهایی مانند کنترل‌گری، حسادت، بی‌اعتمادی یا رفتارهای پرخاشگرانه. در چنین شرایطی، فرد احساس می‌کند که باید همیشه مراقب رفتار و گفتارش باشد تا رابطه را به خطر نیندازد. فقدان امنیت باعث می‌شود فرد نتواند به طرف مقابل اعتماد کند و احساسات و افکار واقعی خود را به اشتراک بگذارد. ناامنی در رابطه می‌تواند به مرور زمان منجر به ایجاد فاصله عاطفی و کاهش صمیمیت شود. . . . . . .

4. وجود الگوهای رفتاری ناسالم

گاهی اوقات، الگوهای رفتاری ناسالم در رابطه، مانع از ابراز خود واقعی می‌شوند. این الگوها می‌توانند شامل موارد زیر باشند:•

رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه:

در این الگو، فرد به جای ابراز مستقیم احساسات، آنها را به صورت پنهانی و غیرمستقیم بروز می‌دهد.

سنگ‌اندازی:

طرف مقابل با رفتارهای خود، مانع از پیشرفت و موفقیت شما می‌شود.

مقایسه:

شما را دائماً با دیگران مقایسه می‌کند و باعث می‌شود احساس کمبود کنید.

انتقاد مداوم:

به طور مداوم از شما انتقاد می‌کند و هیچ‌گاه از شما راضی نیست.

این الگوهای رفتاری، اعتماد به نفس شما را تضعیف می‌کنند و باعث می‌شوند از ابراز خود واقعی‌تان بترسید. . . . . . .

5. تفاوت‌های بنیادین در ارزش‌ها و باورها

وجود تفاوت‌های اساسی در ارزش‌ها و باورها، می‌تواند یکی از دلایل اصلی احساس عدم اصالت در یک رابطه باشد. وقتی ارزش‌های اساسی شما با ارزش‌های طرف مقابل در تضاد باشد، به سختی می‌توانید خودتان باشید. ممکن است مجبور شوید برای حفظ رابطه، از برخی از ارزش‌های خود چشم‌پوشی کنید یا آنها را پنهان کنید. این کار، هرچند در کوتاه‌مدت ممکن است به حفظ رابطه کمک کند، اما در بلندمدت، احساس نارضایتی و ناخشنودی را به همراه خواهد داشت. تفاوت در ارزش‌ها و باورها می‌تواند منجر به درگیری و تنش مداوم در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که نمی‌تواند با طرف مقابل در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسد. . . . . . .

6. عدم پذیرش نقاط ضعف

هیچ‌کس کامل نیست و همه ما نقاط ضعفی داریم. اما اگر در رابطه‌ای احساس کنید که باید نقاط ضعف خود را پنهان کنید یا از آنها خجالت بکشید، به سختی می‌توانید خود واقعی‌تان باشید. یک رابطه سالم، فضایی امن برای پذیرش نقاط ضعف و رشد فردی فراهم می‌کند. اگر طرف مقابل، دائماً نقاط ضعف شما را به شما یادآوری کند یا آنها را به سخره بگیرد، احساس ناامنی خواهید کرد و از ابراز خود واقعی‌تان می‌ترسید. عدم پذیرش نقاط ضعف باعث می‌شود فرد احساس کند که باید همیشه بی‌نقص باشد و از نشان دادن آسیب‌پذیری خود اجتناب کند. این وضعیت می‌تواند منجر به اضطراب و استرس مزمن شود. . . . . . .

7. ترس از تغییر

گاهی اوقات، ترس از تغییر، مانع از ابراز خود واقعی می‌شود. ممکن است نگران باشید که اگر تغییر کنید، طرف مقابل شما را دوست نداشته باشد یا رابطه به پایان برسد. این ترس، می‌تواند شما را در یک وضعیت رکود نگه دارد و مانع از رشد و تکامل فردی‌تان شود. ترس از تغییر باعث می‌شود فرد از ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای جدید خودداری کند. فرد ممکن است احساس کند که در یک الگو گیر افتاده است و نمی‌تواند از آن خارج شود. این ترس می‌تواند منجر به احساس نارضایتی و ناامیدی در زندگی شود. . . . . . .

8. وجود تعهدات غیرواقعی

تعهدات غیرواقعی، تعهداتی هستند که با ارزش‌ها و نیازهای واقعی شما همخوانی ندارند. اگر در رابطه‌ای مجبور به انجام تعهداتی شوید که با آنها مخالف هستید، به سختی می‌توانید خود واقعی‌تان باشید. این تعهدات می‌توانند شامل موارد زیر باشند:•

تعهدات مالی:

مجبور به صرف هزینه برای چیزهایی هستید که نیازی به آنها ندارید.

تعهدات اجتماعی:

مجبور به شرکت در فعالیت‌هایی هستید که از آنها لذت نمی‌برید.

تعهدات خانوادگی:

مجبور به انجام کارهایی هستید که با ارزش‌های شما در تضاد هستند.

این تعهدات، احساس نارضایتی و خشم را در شما ایجاد می‌کنند و باعث می‌شوند از رابطه بیزار شوید. . . . . . .

9. عدم استقلال فردی

استقلال فردی، به معنای داشتن هویت مستقل و توانایی تصمیم‌گیری مستقل است. اگر در رابطه‌ای استقلال فردی خود را از دست بدهید، به سختی می‌توانید خود واقعی‌تان باشید. این امر، معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یکی از طرفین، بیش از حد وابسته به طرف دیگر باشد و اجازه ندهد که او تصمیمات مستقل بگیرد. عدم استقلال فردی باعث می‌شود فرد احساس کند که کنترلی بر زندگی خود ندارد. فرد ممکن است برای جلب رضایت طرف مقابل، از نیازها و خواسته‌های خود چشم‌پوشی کند. این وضعیت می‌تواند منجر به احساس خشم و نارضایتی در رابطه شود. . . . . . .

10. سابقه‌ی آسیب‌های روحی

افرادی که سابقه‌ی آسیب‌های روحی دارند، ممکن است در روابط خود با مشکلاتی روبرو شوند. آسیب‌های گذشته می‌توانند باعث ایجاد ترس، اضطراب و عدم اعتماد شوند. این افراد ممکن است برای محافظت از خود، دیوارهایی دور خود بکشند و از نشان دادن آسیب‌پذیری خود اجتناب کنند. سابقه‌ی آسیب‌های روحی می‌تواند باعث شود فرد در برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران مشکل داشته باشد. فرد ممکن است از صمیمیت بترسد و از نشان دادن احساسات واقعی خود خودداری کند. این وضعیت می‌تواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی در رابطه شود. . . . . . .

11. ناهماهنگی در سبک‌های ارتباطی

اگر سبک ارتباطی شما با سبک ارتباطی طرف مقابل ناهماهنگ باشد، ممکن است در برقراری ارتباط موثر با او دچار مشکل شوید. مثلا اگر شما فردی رک و صریح باشید و طرف مقابل، فردی حساس و زودرنج، ممکن است نتوانید به راحتی با او ارتباط برقرار کنید. در این شرایط، ممکن است مجبور شوید برای حفظ رابطه، سبک ارتباطی خود را تغییر دهید یا از بیان نظرات واقعی خود خودداری کنید. ناهماهنگی در سبک‌های ارتباطی می‌تواند منجر به سوءتفاهم و درگیری در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که طرف مقابل او را درک نمی‌کند و به او گوش نمی‌دهد. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و احساس تنهایی در رابطه شود. . . . . . .

12. تاثیرات شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی می‌توانند تاثیرات مثبت و منفی بر روابط داشته باشند. یکی از تاثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی، ایجاد تصویری غیرواقعی از زندگی افراد است. افراد معمولاً بهترین جنبه‌های زندگی خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند و از نشان دادن نقاط ضعف و مشکلات خود خودداری می‌کنند. این موضوع می‌تواند باعث شود که شما احساس کنید زندگی شما به اندازه زندگی دیگران خوب نیست و سعی کنید خود را به گونه‌ای نشان دهید که مطابق با استانداردهای شبکه‌های اجتماعی باشد. تاثیرات منفی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند باعث ایجاد احساس رقابت و حسادت در رابطه شود. فرد ممکن است دائماً خود را با دیگران مقایسه کند و احساس کند که به اندازه کافی خوب نیست. . . . . . .

13. الگوبرداری از روابط ناسالم گذشته

گاهی اوقات، الگوهای رفتاری ناسالمی که در روابط گذشته تجربه کرده‌ایم، ناخودآگاه در روابط جدیدمان تکرار می‌شوند. اگر در روابط گذشته، مجبور بودید خود را سانسور کنید یا نقش بازی کنید، ممکن است این الگوها در روابط جدیدتان نیز تکرار شوند. این موضوع، می‌تواند باعث شود که در روابط جدید نیز نتوانید خود واقعی‌تان باشید و احساس نارضایتی کنید. الگوبرداری از روابط ناسالم گذشته می‌تواند باعث شود فرد اشتباهات گذشته را تکرار کند. فرد ممکن است بدون اینکه متوجه باشد، رفتارهایی را انجام دهد که به رابطه آسیب می‌رسانند. این وضعیت می‌تواند منجر به شکست مجدد در روابط شود. . . . . . .

14. تلاش برای تغییر طرف مقابل

تلاش برای تغییر طرف مقابل، یکی از اشتباهات رایج در روابط است. وقتی سعی می‌کنید طرف مقابل را تغییر دهید، به او این پیام را می‌دهید که او را همان‌طور که هست، نمی‌پذیرید. این موضوع، می‌تواند باعث شود که طرف مقابل احساس ناامنی کند و سعی کند خود را به گونه‌ای نشان دهد که شما دوست دارید. تلاش برای تغییر طرف مقابل می‌تواند منجر به درگیری و تنش در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که طرف مقابل او را کنترل می‌کند و به او احترام نمی‌گذارد. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و احساس تنهایی در رابطه شود. . . . . . .

15. تعریف محدود از نقش‌ها در رابطه

اگر در رابطه‌ای، نقش‌های از پیش تعیین شده و محدودی برای خود و طرف مقابل تعریف کنید، ممکن است نتوانید خود واقعی‌تان باشید. مثلا اگر تصور کنید که مرد باید همیشه قوی و مسلط باشد و زن باید همیشه مهربان و حامی، ممکن است مجبور شوید احساسات واقعی خود را پنهان کنید تا مطابق با این نقش‌ها رفتار کنید. این موضوع، می‌تواند باعث شود که احساس خستگی و نارضایتی کنید و از رابطه بیزار شوید. تعریف محدود از نقش‌ها در رابطه می‌تواند باعث ایجاد تبعیض و نابرابری در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که به او اجازه داده نمی‌شود که خودش باشد و از استعدادهای خود استفاده کند. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس بی‌ارزشی شود. . . . . . .

16. عدم مهارت‌های ارتباطی موثر

مهارت‌های ارتباطی موثر، برای برقراری ارتباط صمیمانه و سالم با دیگران ضروری هستند. اگر شما و طرف مقابل، مهارت‌های ارتباطی موثری نداشته باشید، ممکن است در بیان نیازها و احساسات خود دچار مشکل شوید. این موضوع، می‌تواند باعث شود که در رابطه احساس تنهایی و ناامنی کنید و از ابراز خود واقعی‌تان بترسید. عدم مهارت‌های ارتباطی موثر می‌تواند منجر به سوءتفاهم و درگیری در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که طرف مقابل او را درک نمی‌کند و به او گوش نمی‌دهد. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و احساس تنهایی در رابطه شود. . . . . . .

17. نیاز به کنترل بیش از حد

افرادی که نیاز به کنترل بیش از حد دارند، معمولاً احساس ناامنی و ترس دارند و سعی می‌کنند با کنترل دیگران، این احساسات را کاهش دهند. اگر در رابطه‌ای با فردی که نیاز به کنترل بیش از حد دارد، قرار دارید، ممکن است احساس کنید که آزادی عمل ندارید و مجبور هستید مطابق با خواسته‌های او رفتار کنید. نیاز به کنترل بیش از حد می‌تواند منجر به درگیری و تنش در رابطه شود. فرد ممکن است احساس کند که طرف مقابل او را کنترل می‌کند و به او احترام نمی‌گذارد. این وضعیت می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و احساس بی‌ارزشی شود. . . . . . .

18. عدم وجود مرزهای سالم

مرزهای سالم، به معنای تعیین حد و مرزهایی مشخص در رابطه است که به شما اجازه می‌دهد از خودتان محافظت کنید و نیازهای خود را برآورده کنید. اگر در رابطه‌ای مرزهای سالمی نداشته باشید، ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرید یا مجبور شوید از نیازهای خود چشم‌پوشی کنید. این موضوع، می‌تواند باعث شود که احساس خشم و نارضایتی کنید و از رابطه بیزار شوید. عدم وجود مرزهای سالم می‌تواند منجر به استرس و اضطراب مزمن شود. فرد ممکن است احساس کند که مسئولیت بیش از حدی را بر عهده دارد و نمی‌تواند به درستی از خود مراقبت کند. این وضعیت می‌تواند منجر به فرسودگی و افسردگی شود. . . . . . .

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا